نخواست او به من خسته بی گمان برسد شکنجه بیش از این که پیش چشم خودت کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد چه میکنی اگر او را خواستی یک عمر به راحتی کسی از راه ناگهان برسد رها کنی برود از دلت جدا باشد به آن که دوست ترش داشته،به آن برسد رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند خبر به دورترین نقطه جهان برسد گلایه ای نکنی بغض خیش را بخوری که هق هق تو مبادا به گوششان برسد خدا کند که ...،نه! نفرین نمیکنم به او که عاشق او بوده ام زیان برسد خدا کند که فقط این عشق از سرم برود خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
خبر به دورترین نقطه جهان برسد
نوشته شده در چهارشنبه 92/10/25ساعت
7:46 عصر توسط sahra نظرات ( ) |
Design By : Pichak |