خداوند میفرماید: تااینکه از رحم متنفرنگردی در سمت چپ طحال میباشد تا بیارامی. بر تو در شکم مادرنشست وبرخاست را آموزش دادم. برفرشته مامور بر ارحام امرکردم که تورا از رحم خارج و با نرمش بالهایش به دنیا وارد کند. و درتابستان سرد، باشد، برایت غذا قرار دادم و مهر و محبتت بر قلب پدر و مادرت قراردادم. در خلوت نافرمانی من کردی و و از من حیا ننمودی!!! چه کسی تو را از شکم مادرخارج گردانید و هنگام مرگ ندانستی چه کسی تو را بر قبر وارد نمود! هنگام مرگ نیز غسلت دادند و نظافتت کردند. هنگام مرگ بر سوگ و شیون و گریه و اندوهشان! عجبا از تو ای فرزند آدم در شکم مادر در مکان تنگ و تاریک بودی و بعد از مرگ دوباره در مکان تنگ و تاریک قرارمیگیری عجبا ای فرزند آدم وقت تولد با پارچه پیچانده شدی تا بپوشانندت، و وقت مرگ باز با پارچه می پیچانندت تا پوشانده شوی! از مدارکت و مهارتهایت مردم جویا میشوند و وقتی بمیری، ملائکه از کردار و اعمال صالحت خواهند پرسید. اینجا کجاست ؟؟؟!!!!!! اینجا فضای مجازی است جاییکه کمبودهای زندگی بدون هیچ هزینه جبران میشود. اینجا مهندس شدن , پولدار شدن , خوشبختی و زیبایی به راحتی دست یافتی است. اینجاجایی است که شاهزاده سوار بر اسب شدن برای دختران آسان و پری رویاهای پسران شدن راحت است اینجاممکن است یک عکس ده ها صاحب پیدا کند. اینجابازار فروش آدم ها ایده آل است. اینجا بی هزینه میتوان بهترین شد. کافیست کمی دروغ بلد باشی. کافیست انسانیت را قربانی هوس کنی. آن وقت... به فضای مجازی...نمیدانم بگویم خوش آمدید یا...بیخیال! اینجا خیلی مراقب خوبی ها و مهربانی هایتان باشید... مادرش آلزایمر داشت بهش گفت: مادر ه بیماری داری، باید بخاطر همین ببریمت آسایشگاه سالمندان مادر گفت: چه بیماری ای؟ گفت: آلزایمر گفت: چی هست؟ گفت: یعنی همه چیز رو فراموش میکنی گفت: انگار خودتم همین بیماری را داری گفت: چطور؟ گفت: انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم، چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی، قامت خم کردم تا قد راست کنی... پسر رفت توی فکر ... برگشت به مادرش گفت: مادر منو ببخش گفت: برای چی؟ گفت: به خاطر کاری که میخواستم بکنم مادر گفت: من که چیزی یادم نمیاد...
ای فرزند آدم تو را در شکم مادرت قرار دادم و صورتت را پوشاندم
صورتت رابه سمت پشت مادرت قراردادم تا بوی غذا و معده تو را نیازارد!
برایت متکا درسمت راست و چپ قراردادم که در راست کبد و
غیر از من را توانایی چنین کاری هست؟
وقتی مدت حمل به پایان رسید ومراحل آفرینشت تکمیل گردید،
دندانی که چیزی راریز کند نداشتی!
دستی که بگیرد و قبض کند نداشتی!
قدم و گامی برای سعی ورفتن نداشتی!
از دو رگ نازک درسینه مادرت طعامی بصورت شیرخالص که در زمستان گرم،
تا تو را سیر نمیکردند خود سیر نمیشدند.
و تا تو را نمی آسودند خود استراحت نمیکردند!
اما وقتی پشتت قوت گرفت و بازوانت پرتوان شد به مبارزه با من قیام نمودی،
اما باز هم و با همین صورت: اگربخوانی مرا، اجابتت کنم.
و اگر از من بخواهی و سؤالم کنی بدهمت و برآورده کنم!
شگفتا از تو ای فرزند آدم هنگامیکه متولد شدی در گوشت اذان گفتند بدون نماز؛
و هنگام مرگت نماز بر تو اقامه شد بدون اذان!
شگفتا بر تو ای فرزند آدم هنگام تولد ندانستی
شگفتا ای فرزند آدم هنگام تولد غسل و نظافت شدی و
شگفتا از تو ای بنی آدم هنگام تولد بر شادی و مسرت اطرافیانت آگاه نبودی و
شگفتا بر تو ای فرزند آدم وقتی متولد میگردی و بزرگ میشوی
پس برای آخرتت چه مهیا و آماده کرده ای!؟!؟!
(اشهد ان لا اله الا الله)
(و اشهد ان محمدا رسول الله)
(و اشهد ان علی ولی الله)
Design By : Pichak |