تــــــــــو خــــوب بـــــمان

استاد شاگردان را به یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود.بعد از یک پیاده روی طولانی همه خسته و تشنه در کنار چشمه ای نشستند و تصمیم گرفتند استراحت کنند.استاد به هر یک از آنها لیوانی اب داد و ازآنها خواست قبل از نوشیدن آب یک مشت نمک درون لیوان بریزند.شاگردان هم همین کار را کردند ولی هیچ یک نتوانستند آب را بنوشند چون خیلی شور شده بود.بعد استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت و از آنها خواست از آب چشمه بنوشد و همه از آب گوارای چشمه نوشیدند.
استاد پرسید:"آیا آب چشمه هم شور بود؟"وهمه گفتند:نه،آب بسیار خوش طعمی بود".استاد گفت:"رنج هایی که در این دنیا برای شما در نظر گرفته شده است نیز همین مشت نمک است نه بیشترونه کمتر.این بستگی به شما دارد که لیوان آب باشید و یا چشمه که بتوانید رنج ها را در خود حل کنید.پس سعی کنید چشمه باشید تا بر رنج ها فائق آیید".


نوشته شده در دوشنبه 90/7/18ساعت 8:53 صبح توسط sahra نظرات ( ) |


Design By : Pichak