تبدیل شدن خاککربلا به خون قرار بود با سواد شویم کربلا نرفتن سخت است... کربلا رفتن سختتر! تا نرفته ای شوق رفتن داری... تا رفتی شوق مردن! کربلا رفته ها می دانند بعد از کربلا روضه ی حسین حکم زهر دارد برای دل اوراق شده ی زائر! آخر اینجا دیگر عباس نیست تا آرام شوی در حریم امنش...
?پیامبر، مقداری از خاک کربلا را به همسر خویش «ام سلمه» داده بود و او نیز آنرا در شیشهای نگهداری میکرد.
حضرت فرمود:
هرگاه دیدی که این خاک، به خون تبدیل شد، بدان که فرزندم حسین(علیه السلام) کشته شده است.
روزی ام سلمه در خواب، رسول خدا را با چهرهای غمگین دید که خاک بر سر و صورت دارد، حضرت به او فرمود:
از کربلا و از دفن شهدا میآیم.
ناگهان از خواب برخاست، نگاه به آن شیشه کرد، خاک را خونین یافت، دانست که امام حسین(علیه السلام) شهید شده است. آنگاه شیون و زاری نمود و وقتی همسایهها آمدند، ماجرا را به آنان بیان کرد.
بحارالانوار: ج45، ص89.
سوال : آیا مطلب و حدیث زیر صحیح است؟
«…چرا پیامبر به امام حسین فرمود بیا بالا، ای چَشمِ پشه…؟؟!!! میدونید یعنی چی؟حتما بخونید و برای عزیز دل زهرا اشک بریزید .امام صادق علیه السلام فرمودند: بر بدن جد غریب ما 1950 زخم زدند. راوی سئوال کرد یابن رسول الله مگر امکان دارد چنین چیزی ( مگر یک بدن چقدر طاقت دارد مگر یک بدن چقدر حجم دارد).حضرت فرمودند: به خدا قسم نیزه برجای نیزه میزدند، شمشیر برجای شمشیر می زدند، تیر برجای تیر می زدند. در اینجا به یاد بیتی شعر افتادم : “زخم ها بر پیکرت حک گشته است…جسم بی جانت مشبک گشته است”
مناقب ابن شهر آشوب نقل می کند پیغمبر صلوات الله علیه و آله بالای منبرمسجد نشسته بودند و برای مردم موعظه می کردند.یک وقت امام حسین که در آن زمان چهار، پنج ساله بودند از در وارد شدند، امام حسین علیه السلام آمدند پائین پله ی منبر ایستادند، ناگهان پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله شروع به گریه کردن نمودند و به حسین علیه السلام اشاره کرده فرمودند: تَرَقَ عَینَ البَقَه
اگر خوب دقت کنیم معنی: ترق؛ یعنی بیا بالا ( از پله های منبر بیا بالا )
عین؛ یعنی چشم
بقه؛ یعنی پشه
هیچکس معنی این تعبیر را نفهمید یعنی چه؟؟؟ چرا رسول الله به سیدالشهداء خطاب می کند بیا بالا ای چشم پشه!!! سالیان سال کسی نفهمید شاید بعد از هزار و چند سال!!!
قریب به صد و اندی سال پیش مرحوم فرهاد میرزا اعتماد السلطنه ( فرهاد میرزا معتمد الدوله فرزند عباس میرزا ) صاحب مقتل بسیار ارزشمند قَمقام زَخّاز و صَمصام بَتّار که یک مقتل بسیار ارزشمند و مفیدی است، ایشان به فرنگ رفت،در اروپا میکروسکوپ تازه اختراع شده بود به این جناب شاهزاده قجری گفتند که آقای شاهزاده تشریف بیاورید که یک وسیله ای اختراع شده به نام میکروسکوپ هر چیز ریزی که زیرش بگذارید درشت نمایی میکند و نشان میدهد. ما چشم یک پشه را جدا کردیم و گذاشتیم زیر این میکروسکوپ… بیایید نگاه کنید!
جناب فرهادمیرزا چشم خود را گذاشت روی میکروسکوپ و نگاهی کرد و در همان موقع کسی که پای دستگاه بود گفت جناب آقای فرهاد میرزا شمردیم 1950 شکاف در چشم پشه است!! یک دفعه دیدند فرهاد میرزا نشست روی زمین شروع کرد به گریه و به سر زدن! همه گفتند چه شد فرهاد میرزا، ما که چیزی نگفتیم؟! ما گفتیم چشم پشه یک حالتی دارد شبکه شبکه است و سوراخ سوراخ، شمردیم و دیدیم 1950 شبکه دارد !! فرهاد میرزا گفت شما ها نمی دانید! بعد از هزار و چهارصد سال تعبیر حرف پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله مشخص شد که چرا آن روز پیغمبر اکرم به اباعبدالله الحسین علیه السلام با عنوان چشم پشه خطاب کرد!!!!
منابع:
1:(کفایة الأثر، ص81تا83)
2: مُزَرِّدٌ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا هُرَیْرَةَ یَقُولُ سَمِعَ أُذُنَایَ هَاتَانِ وَ بَصُرَ عَیْنَایَ هَاتَانِ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدِهِ جَمِیعاً بِکَتِفَیِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ قَدَمَاهُمَا عَلَى قَدَمِ رَسُولِ اللَّهِ وَ یَقُولُ تَرَقَّ عَیْنَ بَقَّةَ قَالَ فَرَقِیَ الْغُلَامُ حَتَّى وَضَعَ قَدَمَیْهِ عَلَى صَدْرِ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ افْتَحْ فَاکَ ثُمَّ قَبَّلَهُ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ أَحِبَّهُ فَإِنِّی أُحِبُّه…
3:منابق آل ابی طالب، ج3، ص388
4:بحارالأنوار، ج16، ص295 / ج36، ص313 / ج43، ص286 و…
5: بعضى از دانشمندان مىگویند این تعبیر پیشگوئى از شهادت و سوراخ سوراخ شدن پیکر حسین (علیه السلام) است چون اخیرا کشف شده که چشم پشه سوراخ سوراخ است.
الطرائف، ترجمه داوود الهامی، ص370.
6: از بعضى از نویسندگان متأخرین نقل شده که در این حدیث شریف تشبیه بسیار دقیق و لطیفى است و آن این است که چشم پشه با حجم کوچکى که دارد مانند شبکه داراى صدها سوراخ کوچک است و پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله بدن حضرت سید الشهداء علیه السّلام را به اعتبار مصیبت کربلا و زخمهاى فراوانى که بر آن بدن شریف وارد شده و آن بدن مقدس را مانند شبکه نموده بود به چشم پشه تشبیه فرموده است.پاورقی کتاب الإنصاف فی النص على الأئمة الإثنی عشرعلیهم السلام، ترجمه رسولى محلاتى، ص309
امام صادق علیه السّلام روزی دربین اصحاب و شاگردانشان درباره "جغد" فرمودند:
آیا احدى از شما آن را در روز دیده است؟
محضر مبارکش عرض شد:
خیر ابدا در روز ظاهر نشده و تنها در شب پیدا مى گردد.
حضرت فرمودند:
امّا اینکه این حیوان پیوسته در خرابهها مسکن گرفته و در آبادى نمى آید به این دلیل است که:
وقتى حضرت امام حسین علیه السّلام شهید شدند این حیوان قسم خورد که ابدا در آبادى محل زندگی خود را قرار نمی دهد و منزلش را تنها در خرابه ها بنا می کند
پس پیوسته در روز روزه (سکوت ) و غمگین است تا اینکه شب برسد
و وقتى شب می رسد از ابتداء آن تا صبح بر مصیبت حضرت امام حسین علیه السّلام زمزمه و نوحهسرائى و مرثیه خوانى مىکند.
منبع : کامل الزیارات / ترجمه/ ص: 318
یک عمر صبح زود بیدار شدیم...
لباس فرم پوشیدیم...
صبحانه خورده و نخورده...
خواب و بیدار...
خوشحال یا ناراحت ...
با ذوق یا به زور...
راه افتادیم به سمت مدرسه
قرار بود با سواد شویم
روی نیمکت های چوبی نشستیم
صدای حرکت گچ روی تخته ی سبز رنگی که می گفتند
سیاه است را شنیدیم
با زنگ تفریح نفس راحت کشیدیم
و زنگ آخر که می خورد
مثل یک پرنده که در قفسش باز می شود
از خوشحالی پرواز کردیم
قرار بود با سواد شویم
بند دوم انگشت اشاره مان را زیر فشار قلم له کردیم و مشق نوشتیم
به ما دیکته گفتند
تا درست بنویسیم
گفتند
از روی غلط هایت بنویس
تا یاد بگیری،
ما نوشتیم و یاد گرفتیم
و بعد
نگرانی...
دلهره...
حرف مردم...
شب بیداری و تارک دنیا شدن
کنکور شوخی نداشت...
باید دانشجو می شدیم...
قرار بود با سواد شویم
دانشگاه و جزوه و کتاب و امتحان و نمره و معدل...
تمام شد
تبریک ...
حالا ما دیگر با سواد شدیم
فقط می خواهم چند سوال بپرسم
ما چقدر سواد رفتار اجتماعی داریم؟
ما چقدر سواد فرهنگی داریم؟
ما چقدر سواد رابطه داریم؟
ماچقدر سواد دوست داشتن داریم؟؟
ماچقدر سواد انسانیت داریم؟
و ما چقدر سواد زندگی داریم؟
قرار بود با سواد شویم
#حسین_حائریان
Design By : Pichak |