سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تــــــــــو خــــوب بـــــمان

گل را به طرف پدر دراز کرده بود.

_ بابا جون بگیر!

_پدر به فرزندش نگاه می کرد و گریه می کرد .تعجب کرده بودم. نمی دانستم چرا گل

 را نمی گیرد.

…….

پرستار ملحفه را کنار زد . دو دست و دو پای پدر قطع شده بود.کودک هنوز دسته گل

را به سمت پدر گرفته بود!

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/7/28ساعت 7:36 عصر توسط sahra نظرات ( ) |


Design By : Pichak