پيام
+
يادش بخير اون موقعها مچ دستمون رو گاز مي گرفتيم بعد با خودکار بيک روي جاي گازمون ساعت مي کشيديم ؛ مامانمونم واسه دلخوشيمون ازمون مي پرسيد ساعت چنده و مام ذوق مرگ مي شديم …[12]

شاه توري
93/11/10
* صحرا *
:D
فائزه22
:D
هما بانو
:D
* صحرا *
:D
*ليلا*
ولي من بچگي هام اين کار رو دوست نداشتم.
* صحرا *
منم دوست نداشتم ولي کوچيکيام تپل و ناز بودم هر کس ميرسيد منو گاز ميگرفت[14]
سنگ صبور
من دستمو مي دادم داداشم گاز بگيره....
* صحرا *
خخخخخخخ منو که همش گاز ميگرفتن با زوووور:D
سنگ صبور
:) کي يا؟؟
* صحرا *
هر کس از راه ميرسيد من از اون بچه هاي تپل بودم انقد اذيتم ميکردن:D
سنگ صبور
آخي..اي جانم....:)
* صحرا *
آخي چه ناز بودم:D
سنگ صبور
بچه تپلا همينجورن...هميشه در معرض گاز گرفتن و لپ کشيدن و....
* صحرا *
آره منو که انقد فشار ميدادن روده هام از دهنم ميزد بيرون....:D