شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

* صحرا *

+ روزي مجنون از سجاده شخصي عبور کرد مرد نمازش را شکست و گفت : مردک در حال راز و نياز با خدا بودم تو چگونه اين رشته را بريدي ؟؟؟ مجنون لبخندي زد و گفت : عاشق بنده اي هستم و تو را نديدم تو چگونه عاشق خدايي که مرا ديدي ؟؟؟
خيلي قشنگ بود
نماز ها هم براي خلق خدا شده تا براي خدا....
phan
احسنت
* صحرا *
@};-
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top