mp3 player شوکر

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
يوسف من مولاي من دلم گرفته از اين همه بد پشت بد ديدم ولد صالحت را گم شدم در ميان الفاظ و کلمات لال شدم براي اداي نياز خواستم دستش ببوسم دستش کشيد خواهشش کردم زبانم را بريد ولي باباي خوبم يوسف مرادم هستي مال و منالم همه چيثز زندگي و اخرتم دلم براي ان صحرايي که ناظر بزرگي و عظمت تو بودم در نقطه قله کوه و ديدم زانوانت از نيايش گشته پر از خون ديدم سربازانت رفتند به دل خوکان اسود و لجوج شدم ترس در وجودم ولي ديدم غرورت ديدم شجاعت سريبازانت ولي چرا من همه جا ناظرم چرا در بطن معرفت و شجاعت فقط ظاهري بي عملم خداجان مرا ذره اي درياب شايد يوسفم بر من کند نظري استادم کند بر من لطف و کرمي شايد منم روزي مرد ميدان شوم در ميان ناميان نامي درخور اعتنا شوم خسته ام بابا خسته ام استاد نجاتم دهيد از اين همه عصيان زمان نجاتم دهيد از اين ضعف درون و بنيان عمل که شده ام بنده تن به حکم دوري از محضر شما ابي و ابن معظم و مقرب به استادم که گفتم تا اخرش ايستاده ام ولي کجا به چه حکم و اجازه من تنهاي غريبم ان روز که نامم نهادي سردار تنها اي يوسفم اي مرادم اي مونسم اي همه زندگيم با تو خوشم بي تو هيچم و پوچم
پاسخ

زيبا بود ممنونم از حضورتون
سلام دستت درد نکند که اين متن را گذاشته ايد واقعا مرا منقلب کرد.
پاسخ

سلام ممنون از حضورتون